همایش بینالمللی مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت با موضوعنقش گفتگوی ادیان در پیشگیری از جنگ جهانی
هفدهمین نشست علمی همایش بینالمللی مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت با موضوعنقش گفتگوی ادیان در پیشگیری از جنگ جهانی در تاریخ ششم آبانماه سال جاری به میزبانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (به دو صورت حضوری و مجازی) برگزار شد.
هفدهمین نشست همایش بینالمللی مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت با موضوع"نقش گفتگوی ادیان در پیشگیری از جنگ جهانی"
هفدهمین نشست علمی همایش بینالمللی مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت با موضوع"نقش گفتگوی ادیان در پیشگیری از جنگ جهانی" با سخنرانی «یوهان ارتل» استاد دانشگاه کاتولیک و پژوهشگر حوزه گفتگوی ادیان، روانشناسی دینی و رابطه دین و سیاست از کشور اتریش ساکن استرالیا و حجت الاسلام «طاهر امینی گلستانی» رئیس موسسه بین المللی صلح و ادیان و بنیانگذار حلقه معرفتی ویکو (قم-وین) در اتریش، در تاریخ ششم آبانماه سال جاری به میزبانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (به دو صورت حضوری و مجازی) برگزار شد.
حجتالاسلام «طاهر امینی گلستانی» در ابتدای این نشست اظهار داشت:
- ما معتقدیم یکی از ضرورتهای جهانی که در آن زندگی میکنیم هم زیستی است؛ در جهان گذشته انسانها ارتباط ویژهای با یکدیگر نداشته و بیشتر در قالب قبیله با هم مرتبط بودند اما امروز جهان در ارتباط با هم هستند و اگر این ارتباطات را میان ادیان ایجاد نکنیم باید منتظر روزهای سختی باشیم که جریانات افراطی به جای اطلاعات صحیح، اطلاعات اشتباه را میان جامعه پراکنده کرده و منجر به بروز جنگ میان ادیان شوند.
- این نشست منجر به تدوین مقالات در یک جلد تحت عنوان نقش ادیان در جلوگیری از جنگهای جهانی میشود. من در ۲۰ کشور بودهام و میتوانم بگویم در یک عصر یخبندان دینی وارد شدهایم و ادیان به شدت ایزوله شدند و خودشان هم پذیرفتند چه اسلام، چه مسیحیت و حتی یهودیت، و این واقعیتی است که ادیان در این شرایط چه رویکردی میخواهند داشته باشند؛ مثلا «فوکویاما» بحث پایان تاریخ را مطرح کرد؛ پس سوال آن است که ما واقعا چه کار میتوانیم بکنیم؟باید صرفا از عالم تئوری و انتزاع خارج شویم چراکه در هر صورت ما یک کشور اسلامی هستیم و باید نظریه و الگو بدهیم تا مراکز دینی به ما بپیوندند.
در ادامه این نشست «یوهان ارتل» استاد دانشگاه کاتولیک که به صورت (برخط) در نشست حضور داشت، طی سخنانی اظهار داشت:
- برخورد تمدنها به نظر من برخورد جهالتها است، جهالتهایی که جهان را در برگرفت و در این راستا بود که بحث گفت وگوی ادیان و تبادل گفت وگو میان ادیان شکل گرفته و من هم قبول دارم که ما در آستانه اتفاق بدی قرار گرفتهایم و به نوعی در حال جنگ سرد و مرحله گذار هستیم؛ در این راستا بحث استعانت از ادیان مطرح میشود و اینکه ادیان جزوی از هر ملت هستند و در این بین چه نقشی را میتوانند ایفا کنند.
- شرایط کنونی با شرایط ۱۰ یا ۱۵ سال قبل متفاوت است و میبینیم که نیروهای تخریبگر بسیاری در جهان اعم از قدرتها و تسلیحات مدرن که کافی است که کل جهان را نابود کنند در اختیار داریم و البته باید بین جنگ و جنگ های جهانی تفاوت قایل شویم که هرکدام ساختار پیچیدهای دارند؛ ادیان ابراهیمیبه عنوان سه دین اصلی که اسکلت و پیکره اصلی جوامع جهان فعلی و بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل دادهاند باید با یکدیگر همنشینی داشته باشند.
- ما در آستانه بخشی از خیزشهای جهانی هستیم اما سوال اصلی این است که اکنون ادیان چه نقشی را ایفا میکنند و چهطور میتوانیم از یک جنگ جهانی جلوگیری کنیم و حتی وارد مبحث صلح شویم؟ بخش اول این بحث بخش اجتماعی خواهد بود؛ ما شاهد هستیم که در پایان قرن هجدهم دیگر جنگهای دینی به پایان رسیده است، شاید برخی جنگهای کوچکِ منطقهای رخ داد اما بعد از جنگهای صلیبی و جنگهای منطقهای که اشاره کردم دیگر جنگ جدی برای ادیان نداشتیم؛ بنابراین بحثی که اکنون وجود دارد آن است که شاهد یک سکولاریزیشن و جدایی دین از سیاست و انزوا انگاری ادیان هستیم و میبینیم که چهطور فرهنگی جا افتاده که به ما نشان میدهد که دین نمیتواند در جامعه نقش جدی ایفا کند و حتی در برخی از جنبهها گفته میشود که اگر دین نباشد جامعه آسودهتر هم هست.
- اتفاقا آنچه من از کسانی که شیعه هستند شاهد بودم این است که آنها مطالبهگر بحث صلح هستند و نشستی که اکنون برگزار میشود موید همین رویکرد بوده و مدل خوبی است که گروه شیعی، خواهان تبادل اطلاعات با گروه مسیحی برای رسیدن به یک راهکار اجتماعی برای پیگیری از یک واقعه مهم هستند، از سوی دیگر اینکه گروههای سازماندهی شده دینی در شرایط فعلی تشکیل شوند از اهمیت بسزایی برخوردار است چراکه تعاملات بینالمللی هیچ مرزی نمیشناسد و فرامنطقهای فعالیت دارد.
- باید گروههای بینالمللی دینی سازماندهی شده وجود داشته باشند، آنچه اهمیت دارد این است که ما نیاز داریم انگیزههای دینی برای رهبران سیاسی ایجاد شود، به عبارت دیگر آن معنویت و اخلاقی که ادیان از آن صحبت میکنند در جهانی که سکولار است و سیاست تصمیمگیری اصلی را ایفا میکند (اعم از اینکه مسلمان، مسیحی و یهودی باشند) بحث معنویت است که به مثابه یک حلقه مفقوده وجود دارد و ما این مساله را در سطح رهبران سیاسی نمیبینیم به ویژه این تابآوری اجتماعی را در بحث جنگ در جوامع بسیار سخت میبینیم.
- نقش رهبران معنوی که متکی به دین باشند، در این عرصه از اهمیت بسزایی برخوردار است، صلحجویان و صلحبانان و کسانیکه در حال صلح هستند از این مساله نباید ناامید شوند، موضوع آن است که در واقع چسبی که باید سیاست و دین را بهم بچسباند در سطح جهانی وجود ندارد؛ البته چند شاخصه اصلی موجود نیست در حالی که ادیان میتوانند در این عرصه نقشآفرین باشند اما اینکه چنین مسالهای رخ نداده چند علت دارد، نخست اینکه عدالت اجتماعی را شاهد نیستیم، دوم اینکه جهالت ملتها و انسانها را نسبت به یکدیگر شاهد هستیم و دولتها و ملتها علم کافی نسبت به یکدیگر ندارند و این باعث سوءتفاهمهایی شده است که برخی از این تنشها برخاسته از این مساله یعنی عدم شناخت کافی است، از سوی دیگر صبر ملتها و ادیان کم شده و گفتوگوی ادیان و بحث ارتباطات میاندینی وسیلهای است تا بر رهبران سیاسی تاثیرگذاری ایجاد شود، البته در این راستا نیاز به یک سبکسازی بین راهبران دینی داریم.
در ادامه این نشست حجت الاسلام امینی گلستانی اظهار داشت:
- بحث دیالوگ شاید تا همین ۲۰ تا ۳۰ قبل به عنوان یک اصل مهم به رسمیت شناخته نمیشد اما به یکباره اتفاقی در جهان افتاد به ویژه بعد از شورای دوم واتیکان در سال ۱۹۶۴ و تاثیراتی که پس از آن تحت عنوان «زمانه ما» پدید آمد و واتیکان نظریهای داد که طی آن باید بعد از همه این جنگهایی که داشتیم باید با یکدیگر گفتوگو کنیم؛ البته این گفت وگو را پیامبر ما هزار و چهارصد سال قبل با مسیحیان داشت و به آنان نامهای نوشت.
- دیالوگ و گفت وگوی ادیان میتواند در هفت سطح دیده شود، به نظر من این روند تاریخی دیالوگ است؛ یک زمان هست که ما دیالوگ داشتیم تا دین شخص مقابل را تغییر دهیم، این رویکرد گذشت، در مرحله بعد آمدیم و خواستیم گفتوگوی دیگران را تقطیع کنیم که این نیز گذشت و مرحله سوم این شد که گفت وگوی ادیان به منظور شناخت فرهنگی جوامع فرهنگی صورت پذیرد؛ بعدها نیز گفتوگوی ادیان به منظور شناخت قوت و ضعف، پا به عرصه وجود گذاشت و سپس در عرصه بعد گفتوگوی ادیان برای فهم متقابل از یکدیگر شکل گرفت و در مرحله آخر نیز برای فهم اشتراکات ادیان به میان آمد اما این نیز کافی نبود و صرفا دور هم جمع شدن کفایت نمیکرد؛ بنابراین در مرحله جدیدی که در قرن بیست و یکم و عصر حاضر با آن مواجه هستیم و باید اتفاق بیفتد باید به دنبال همکاریهای مشترک برای مواجهه با مشترکات باشیم، یعنی گفت وگو برای یافتن راه حل مشترک برای مواجهه با مشکلات مشترک.
- ما میخواهیم فرامتنی کار کنیم و مقوله سیاست و دین را با هم آمیخته و بحث جلوگیری از جنگ جهانی را از طریق گفت وگوی ادیان پیگیری کنیم، بهترین الگویی که در این عرصه میتوانیم از آن بهرهمند شویم منشور مدینه است که در واقع اولین قانون اساسی جهان محسوب می شود که توسط پیامبر اسلام پس از مهاجرت از مکه به مدینه نوشته شد، این منشور فراقبیلهای نوشته شد و به عنوان اولین مانیفست فراقبیلهای نگارش شد، تا قبل از اسلام این منطقه یهودیان بیشماری داشت و اعراب و یهودیان مدام با یکدیگر در حال جنگ بودند در نتیجه منشور مدینه برای این آمد تا دوستی ایجاد کند، این منشور ۶۰ بند داشت.
- راهکارهایی که میتوان در شرایط فعلی از آن بهرهمند شد، به نظرم امروز ادیان به نقطه امنی از خود پناه بردهاند و مشاهدهگر شدهاند و این دقیقا برنامهای بود که از زمان «ماکیاولی» مطرح شد و اکنون به نتیجه رسیده و میبینیم که بعد از پدیده رنسانس، اکنون رنسانس دیگری در حال رخ دادن است و نقش ادیان اکنون به کل کنار گذاشته میشود و حتی وارونهانگاری که در خصوص دین اتفاق افتاده به باور دین باوران هم رسیده است.
- به نظر من ادیان باید جبهه و باور واحدی را در جهان فعلی تشکیل دهند؛ ما امروز به این جبهه واحد ادیان نیاز داریم، مسلمانان، مسیحیان و یهودیان باید اتحادیه برای ادیان داشته باشند و نظریات مشترک بدهند، ادیان با استفاده از ابزار روز باید به یکدیگر بفهمانند که دین میتواند بیعدالتی را از بین ببرد؛ این در حالی است که بعضا ادیان با تکنولوژی در برخی نقاط بیگانه هستند در حالی که سونامی تهاجم فرهنگی را شاهد هستیم و از سوی ادیان تبلیغات را نمیبینیم، من فکر میکنم باید از بستر و تکنولوژیهای جدید برای گسترش فهم دینی استفاده کنیم و سبک زندگی را از طریق این تکنولوژیها همانطور که سکولاریسم تغییر داده، تغییر دهیم.
- دو نوع سکولاریسم داریم، سکولاریسم مذموم و سکولاریسم پسندیده؛ سکولاریسم مذموم واقعا ویرانگر است، سکولاریسم معتقد است اگر دین دخالتی نداشته باشد بهتر است و اندیشمندان غربی قایل به این رویکرد هستند؛ رویکردی که اکنون شاهد آن هستیم این است که کلیساها و کنیسهها و حتی برخی مساجد تبدیل به موزه شدند، ادیان باید راه حل خود را مشخص کنند و رهبران ادیان ارتباطات خود را با سیاستمداران و سیاستگذاران در سطح کلان بیشتر کرده و صرفا به بیانیه دادن اکتفا نکرده و از نقطه امن خود بیرون بیایند و با واقعیت جامعه مواجه شوند؛ به قول «برتراند راسل» موفقیت در گرو ملاحظه واقعیتهای اجتماعی است؛ بنابراین ادیان باید با واقعیتهای جامعه و سیاست رو به رو شوند و بر حسب واقعیات تصمیمات را اتخاذ کنند و گفت وگوی ادیان را از سمت دیالوگ به سمت حل مساله ببریم.
- ملاحظه:
- همایش بینالمللی«مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت» بهدنبال این نکته است که دستاوردهای دین بزرگ اسلام و مسیحیت برای اخلاق عملی جامعه بشری چیست. در واقع یکی از نیازهای جامعه بشری مسئله کارکردگرا بودن و ایدئولوژی منفعترسانی دین به انسان است، بنابراین در رقابت بین ادیان اسلام و مسیحیت باید کارکردگرا بودن خود را به نمایش بگذارد.این همایش با هدف اثبات حقانیت دین مبین اسلام و کارکردگرا بودن آن برگزار میگردد.